شوهرم شهید شد...حتما بخوانید
افسران - شوهرم شهید شد...


 


منتشر کننده‌ی این تصویر در فضای مجازی، در شرح آن چنین نوشته است:

«از دیروز تو ماشین داشتیم با دختر خاله ام تو سروکله ی هم میزدیم که خواهرم یهو بهت زده موبایلشو نشونم داد . نگاهم روی صفحه گوشیش خشک شد . نفسم بالا نمیومد ، جمله ی سه کلمه ای که هرچی میخوندم فهمش نمی کردم . . .
ملیحه دوستمون! یک ماه هم نشده که شوهرش رفته بود سوریه . بهش می گفتیم چطور راضی شدی که بره؟ گفت آخرش که چی وظیفه شه باید بره! خودم راهیش کردم . . .


 


ادامه مطلب...


+نوشته شده در یکشنبه 94 آذر 22ساعت ساعت 9:55 عصرتوسط سید محمد حسینی | نظر بدهید

نایت اسکین